حرف‌هايي براي گفتن
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
حرف‌هايي براي گفتن
نوشته شده در دو شنبه 14 دی 1389
بازدید : 19
نویسنده : مولوی
تله‌ فيلم «داستان دوست» را سعيد عقيقي كارگرداني كرده است.

عقيقي كه پس از تجربه‌هاي موفقي در عرصه فيلمنامه نويسي مثل «شب‌هاي روشن» و «صداها» براي اولين بار به سراغ كارگرداني رفته است، با «داستان دوست» توانايي‌اش را در كارگرداني فيلمنامه‌هايش نشان مي‌دهد. اين كه عقيقي براي شروع كارگرداني، قالب تله‌فيلم را انتخاب كرده، نشان‌دهنده 2 نكته است. اول هوش كارگردان كه با توجه به شرايط كنوني، قالب سينما را انتخاب نكرده تا به خاطر صرف هزينه‌هاي كلان در نهايت پس از ساختن يكي دو فيلم با نااميدي صحنه را ترك كند.

اين انتخاب نشان مي‌دهد عقيقي بدون اين كه مانند بعضي از همكاران جوانش فقط ادعاي كارگرداني داشته باشد، سعي مي‌كند هدف پيش رويش را در مسيري منطقي پيش بگيرد، اما نكته مهم بعدي اين است كه عقيقي در ساخت داستان دوست تمام تلاشش را به كار برده و سعي كرده فيلمي بدون ايراد بسازد. اين آرمان گرايي در ساخت اين تله‌فيلم نتيجه خوبي در برداشته و جاي تحسين دارد.

بسياري از كساني كه قالب تله‌فيلم را انتخاب مي‌كنند، به گمان اين كه تله‌فيلم قالبي براي كسب تجربه است، آن را با سياه‌مشق اشتباه مي‌گيرند و استانداردهاي فيلمسازي را جدي نمي‌گيرند، اما اهميتي كه تله‌فيلم براي عقيقي داشته، باعث شده داستان دوست اين قابليت را داشته باشد كه حتي به يك فيلم سينمايي تبديل شود؛ البته با كمي بازنگري و صيقل بيشتر.

داستان دوست را مي‌توان از جهات مختلف با فيلم‌هايي مقايسه كرد كه عقيقي قبل از اين نويسندگي فيلمنامه آنها را به عهده داشته است. مثلا شخصيت اصلي بسيار شبيه شخصيت استاد جوان فيلم «شب‌هاي روشن» است. هر دوي اين شخصيت‌ها شاعرمسلك هستند و با نگاهي متفاوت از ديگران به وقايع نگاه مي‌كنند. داستان اصلي هم مانند شب‌هاي روشن بدون اتفاق خاصي پيش مي‌رود و آنچه اهميت دارد واكنش شخصيت‌ها و ديدگاهشان در مواجهه با يك رويداد چالش‌برانگيز است. در واقع اصلا منظور از ساخت چنين فيلم‌هايي به تصوير كشيدن داستاني پرفراز و نشيب و هيجان‌انگيز نيست. فيلم با محوريت ديالوگ و صداي راوي پيش مي‌رود. شروع فيلم حس و حال يك فتورمان مدرن را دارد. صداي راوي كه از دوران كودكي‌اش و تجربه‌هاي تلخي كه داشته حرف مي‌زند روي عكس‌هاي زرد و خاكستري و گاهي رنگي قديمي، همان اول بيننده را براي ديدن فيلمي عميق و نكته‌سنج آماده مي‌كند.

ماجراي گذشته مهدي (با بازي مهدي احمدي) از كودكي تا زمان حال كه دوره بينابين جواني و ميانسالي اوست، در چند دقيقه اول براي بيننده شرح داده مي‌شود و به اين ترتيب ديگر لازم نيست بيننده حتي چند دقيقه از فيلم را هم صرف اين كند كه روابط را تشخيص دهد. انگار فيلم خيال بيننده را از شناخت شخصيت‌ها راحت مي‌كند تا توجه او را به نكات مهم‌تري جلب كند. در ميانه‌هاي فيلم هم صداي راوي به بيان وقايع و احساسات دروني شخصيت‌ها مي‌پردازد و اين كار را با ظرافت هر چه تمام‌تر انجام مي‌دهد.

در فيلم‌هايي كه صداي راوي بار معنوي زيادي را بر دوش مي‌كشد، انتخاب بازيگري كه صدا و بازي مناسبي داشته باشد خيلي مهم است. مثلا در فيلمي مثل «گاوخوني» بهروز افخمي، اين نقش به بهرام رادان واگذار شده است كه هم از نظر صدا و هم بازي، بازيگر قابل اعتماد و باكفايتي است. مهدي احمدي هم با اين كه بازي چندان قابل ستايشي را به نمايش نمي‌گذارد، اما در بيان ديالوگ‌ها و روايت داستان مهارت قابل تحسيني دارد. داستان دوست را از جهتي ديگر مي‌توان با گاوخوني مقايسه كرد و آن هم نوستالژي عميقي است كه در بيشتر صحنه‌هاي فيلم موج مي‌زند. با اين تفاوت كه در گاوخوني دوربين در محله‌هاي قديمي و فرسوده شهر اصفهان راه مي‌رفت و عناصر خاطره‌آميز را به سمت بيننده سرازير مي‌كرد و اين كار را تا نماهاي آخر هم انجام مي‌داد، ولي اين تصاوير در داستان دوست در همان نماهاي اول خلاصه مي‌شود و تنها چيزي كه باقي مي‌ماند فضاي شاعرانه پررنگ آن است.

مكمل اين فضاي شاعرانه، شعر خواندن برادر كوچك، مهران (با بازي محمدرضا افشار) است كه شعرهاي سعيد عقيقي را باز به شيوه صداي راوي مي‌خواند. مايه‌هاي شاعرانه داستان دوست و حس نوستالژيك آن را مي‌توان با فيلم‌هاي «درخت گلابي» و «نار و ني» مقايسه كرد؛ با اين تفاوت كه تله‌فيلم سعيد عقيقي راه خودش را مي‌رود و به زبان خودش حرف مي‌زند.

براي داستان دوست موسيقي اختصاصي ساخته نشده است. موسيقي لطيف و بي‌ادعايي كه گاهي به عنوان زيرصدا شنيده مي‌شود، از ميان كارهاي آهنگسازان بزرگ خارجي انتخاب شده است. انتخاب درست و صداي كنترل شده موسيقي در بيشتر سكانس‌ها به جاي اين كه خودنما باشد و توجه بيننده را به خودش جلب كند، در تاثيرگذاري نهايي فيلم به صورت ناخودآگاه در ذهن مخاطب دخالت دارد. در واقع موسيقي در جهت اهداف فيلم انتخاب شده و در اغلب موارد اين انتخاب‌هاي درست با استفاده بجا موثرتر شده است. وقتي يك فيلمنامه‌نويس كه سابقه‌اي طولاني در عرصه نقد فيلم دارد خودش دست به كار مي‌شود و فيلمي مي‌سازد، دست به ريسك بزرگي زده است. ممكن است خيلي‌ها منتظر باشند تا نتيجه كار منتقدي كه با نكته‌سنجي از همه ايراد مي‌گيرد را ببينند و البته در خيلي از موارد محصول كار منتقدها و نويسندگان در عرصه عمل چندان قابل دفاع نبوده است. در اين مورد خاص بايد گفت داستان دوست مي‌تواند مايه سربلندي عقيقي باشد و به عنوان يك نمونه از قابليت‌هاي فيلمنامه‌نويسان در زمينه فيلمسازي مطرح شود.

شروينه شجري‌كهن / جام‌جم



www.mahdipc.tk http://www.tak-20.comhttp://www.tak-20.comhttp://www.tak-20.comhttp://www.tak-20.comhttp://www.tak-20.comhttp://www.tak-20.comhttp://www.tak-20.comhttp://www.tak-20.comhttp://www.tak-20.comhttp://www.tak-20.com
سایت خدماتی تک بیست



مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: